نوشتههایی برچسبخورده با: هنر معاصر ایران

پاکباز و زبان نگارش؛ دربارهی ‹دایرةالمعارف هنر’، نوشتهی علی گلستانه
در سیوپنجمین دورهی «کتاب سال» (زمستان۱۳۹۶)، ویراست سهجلدی دایرةالمعارف هنر به سرپرستی رویین پاکباز (فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵) جایزهی بخش کلیات هنر را برد. چنانکه انتظار میرفت، نویسندهی ما در مراسم اهدای جایزه حاضر نشد و جایزهی خودش را هم نپذیرفت.

پاکباز و زبان نگارش؛ دربارهی ‹دایرةالمعارف هنر’، نوشتهی علی گلستانه
در سیوپنجمین دورهی «کتاب سال» (زمستان۱۳۹۶)، ویراست سهجلدی دایرةالمعارف هنر به سرپرستی رویین پاکباز (فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵) جایزهی بخش کلیات هنر را برد. چنانکه انتظار میرفت، نویسندهی ما در مراسم اهدای جایزه حاضر نشد و جایزهی خودش را هم نپذیرفت.

مداخله در نظام خطوط؛ دربارهی آثار فرشید ملکی، نوشتهی علی گلستانه
این متن پیشتر در شمارهی ۲۸۸ دوهفتهنامهی تندیس (۱۱آذر۱۳۹۳) منتشر شده است. همانطورکه مفاهیم و موضوعات را نمیتوان در پیوندی مستقیم، بیدردسر، و مسالمتآمیز با یکدیگر قرار داد و به توصیفی صریح و واضح از روابط میان آنها رسید، اصولاً

مداخله در نظام خطوط؛ دربارهی آثار فرشید ملکی، نوشتهی علی گلستانه
این متن پیشتر در شمارهی ۲۸۸ دوهفتهنامهی تندیس (۱۱آذر۱۳۹۳) منتشر شده است. همانطورکه مفاهیم و موضوعات را نمیتوان در پیوندی مستقیم، بیدردسر، و مسالمتآمیز با یکدیگر قرار داد و به توصیفی صریح و واضح از روابط میان آنها رسید، اصولاً

«چهره در چهره؛ یادداشتی بر کارنمای داریوش حسینی در نگارخانهی طراحان آزاد»، نوشتهی علی گلستانه
منتشرشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۷۷، ۱۰تیر۱۳۹۳. در برهوت فقدان ایده، مدتیست که «دغدغه»ی هنرمندان و استیتمنتنویسان در این کلمه خلاصه شده است: «تناقض». تا چندی پیش، این دغدغه محدود بود به تناقض «سنت و مدرنیته» یا «درون و برون»، واژگان

«چهره در چهره؛ یادداشتی بر کارنمای داریوش حسینی در نگارخانهی طراحان آزاد»، نوشتهی علی گلستانه
منتشرشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۷۷، ۱۰تیر۱۳۹۳. در برهوت فقدان ایده، مدتیست که «دغدغه»ی هنرمندان و استیتمنتنویسان در این کلمه خلاصه شده است: «تناقض». تا چندی پیش، این دغدغه محدود بود به تناقض «سنت و مدرنیته» یا «درون و برون»، واژگان
چیزهای مصنوعی؛ چند اشاره درباب «کیچ تهرانی»، نوشتهی علی گلستانه
چاپشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۷۵، ۱۳خرداد۱۳۹۳؛ دربارهی گفتوگوی علی بختیاری با نام «پرندهی عروسکی، چمن مصنوعی و شاعر» که در شمارهی ۲۷۴ همین مجله منتشر شد.[1] دیدگاهی که هنر بنجُل، یا آنطور که هواداران بازار اصرار دارند «کیچآرت»، را میستاید،
چیزهای مصنوعی؛ چند اشاره درباب «کیچ تهرانی»، نوشتهی علی گلستانه
چاپشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۷۵، ۱۳خرداد۱۳۹۳؛ دربارهی گفتوگوی علی بختیاری با نام «پرندهی عروسکی، چمن مصنوعی و شاعر» که در شمارهی ۲۷۴ همین مجله منتشر شد.[1] دیدگاهی که هنر بنجُل، یا آنطور که هواداران بازار اصرار دارند «کیچآرت»، را میستاید،

«نقدی بر نقد ایدئولژیک هنر»، نوشتهی علی گلستانه
منتشرشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۶۷، ۸بهمن۱۳۹۲. «کسی که نمیتواند موضع بگیرد، باید سکوت کند.» (والتر بینامین، خیابان یکطرفه) درآمیختن طنین تاسفبار «ما نقد نداریم» با لحن تحقیرآمیز «منتقدان فقط حرف میزنند»، به روشنی نشان میدهد که نقد هنری امروز در چه

«نقدی بر نقد ایدئولژیک هنر»، نوشتهی علی گلستانه
منتشرشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۶۷، ۸بهمن۱۳۹۲. «کسی که نمیتواند موضع بگیرد، باید سکوت کند.» (والتر بینامین، خیابان یکطرفه) درآمیختن طنین تاسفبار «ما نقد نداریم» با لحن تحقیرآمیز «منتقدان فقط حرف میزنند»، به روشنی نشان میدهد که نقد هنری امروز در چه

«معاصربودن دربرابر ارتجاع؛ تاریخنگاری دربرابر خطنگاری»، نوشتهی علی گلستانه
(چاپشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۵۹، ۱۶مهر۱۳۹۲) ۱. معاصربودن: نگارشِ تاریخِ خاموشان نفوذ کالیگرافی در هنرهای جدید، در بیشتر موارد نشانگر نوعی ارتجاع است؛ بهویژه هنگامی که خط در قالب آثار پر زرق-و-برقی ظاهر میشود که همواره بهطور ضمنی، تفاخر به

«معاصربودن دربرابر ارتجاع؛ تاریخنگاری دربرابر خطنگاری»، نوشتهی علی گلستانه
(چاپشده در دوهفتهنامهی تندیس، ش۲۵۹، ۱۶مهر۱۳۹۲) ۱. معاصربودن: نگارشِ تاریخِ خاموشان نفوذ کالیگرافی در هنرهای جدید، در بیشتر موارد نشانگر نوعی ارتجاع است؛ بهویژه هنگامی که خط در قالب آثار پر زرق-و-برقی ظاهر میشود که همواره بهطور ضمنی، تفاخر به

یادداشتی بر «هراسه»، اثر فرزین هدایتزاده / نوشتهی علی گلستانه
این نوشته، نخست در وبلاگ حلقهی تجریش منتشر شد. بیان اینکه آثار هدایتزاده، حجمهایی آبستره هستند که طول و عرض و ارتفاع و قوسها را در تناسبی منسجم مینمایاند، نکتهی خاصی را بر بینندهی این آثار روشن نمیکند؛ همانطورکه هیچ

یادداشتی بر «هراسه»، اثر فرزین هدایتزاده / نوشتهی علی گلستانه
این نوشته، نخست در وبلاگ حلقهی تجریش منتشر شد. بیان اینکه آثار هدایتزاده، حجمهایی آبستره هستند که طول و عرض و ارتفاع و قوسها را در تناسبی منسجم مینمایاند، نکتهی خاصی را بر بینندهی این آثار روشن نمیکند؛ همانطورکه هیچ